در زمانی که گنو/لینوکس تازه معروف شده بود، مقالات مختلفی کمبودهای گنو/لینوکس را محکوم میکردند. به سختی ممکن بود ماهی بگذرد، بی آن که کسی توضیح بدهد گنو/لینوکس چه کم دارد، یا برای قابل استفاده بودن به چه ویژگی، برنامه یا سرویسی نیاز دارد. و مثل اغلب موارد، شکایتها گمراه کننده بودند.
مسلماً نرمافزارهای آزادی که روی گنو/لینوکس اجرا میشوند، مثل تمام نرمافزارهای دیگر دارای برخی کاستیها و نواقص هستند. مثلاً کماکان شما نمیتوانید فرمهای پیدیاف را پر کنید، یا در برخی کشورها مالیات خود را با گنو/لینوکس محاسبه کنید. در موارد دیگر، مثل تشخیص نویسه نوری یا تشخیص گفتار نرمافزارهای آزاد وجود دارند، ولی مقابل رقبای انحصاری ابتدایی به نظر میرسند. البته هر ساله کمبودها و نقایص کمتر و کمتر میشوند و شکایتها اغلب به خاطر ناآگاهی است تا هر چیز دیگر.
اما چه نوع از ناآگاهی؟ اینجا جایی است که بحث جذّاب میشود.
۱) آرزوی ادامه استفاده از نرمافزار آشنا
تعویض سیستمعامل یک مهاجرت عظیم است و دورهی گذار آن قابل اجتناب نیست. با این حال بسیاری از کاربران بالقوه در صورتی اقدام به مهاجرت میکنند که بتوانند به استفاده از نرمافزارهای همیشگی خود ادامه بدهند.
احتمالاً دلیل این نگرش، این است که محصولات اصلی شرکتهایی چون ادوبی و مایکروسافت، روی سیستمعاملهای ویندوز و اواس ۱۰ یکساناند. بیشتر کاربران پس از مهاحرت فقط تفاوتهای دو سیستمعامل را میآموزند. پس انتظار دارند اوضاع در گنو/لینوکس هم، با وجود تاریخچه و اهداف متفاوت مشابه باشد.
افراد انتظار دارند گنو/لینوکس در برابر ویندوز و اواس 10 بدوی و ابتدایی باشد، در نتیجه زمانی که یک ویژگی در فهرستی که انتظارش را دارند قرار نگرفته باشد یا نام متفاوتی داشته باشد، به جای جستوجو، استدلال میکنند که اصلاً وجود ندارد.
این نگرش به حدی قوی است که بخش صفحات گسترده لیبرهافیس، احساس کرد که باید DataPilots را به Pivot Tables تغییر نام بدهد تا با اکسل مایکروسافت همگام شود. البته اغلب اوقات، کاربران چیزی را که در انتظارش هستند مییابند.
نرمافزارهای آزاد به خاطر این که توسّط انگیزههای اقتصادی محدود نشدهاند، معمولاً دارای چندین جایگزین در هر گروه هستند. در اغلب موارد کاربران جدید از تمام این جایگزینها آشنا نیستند.
برای مثال، یک کاربر جدید ممکن است گیمپ را به دلیل عدم پشتیبانی مستقیم از مدل رنگ سیاموایکی یا تجزیه رنگ، به عنوان جایگزینی برای فوتوشاپ نپذیرد. ولی شروع به جستوجو نمیکند تا دریابد کریتا هردوی این کارها را انجام میدهد. در عوض کاستیهای گیمپ را به عنوان اشکال نرم افزارهای گرافیکی گنو/لینوکس توصیف میکند.
گاهی اوقات کاربران تاکید میکنند که به پشتیبانی از یکی از خدمات برخط بر روی گنو/لینوکس نیاز دارند. خدمتی که اخیراٍ بیشتر به آن اشاره میشود گوگل درایو است.
در واقع راهحلهایی برای داشتن گوگل درایو روی گنو/لینوکس وجود دارد، اگرچه برخی از آنها خیلی موقّتی به نظر میرسند. ولی حتا اگر این راهکارها هم وجود نداشته باشند، چرا اصرار بر گوگل درایو دارید؟ این تنها خدمات ابری موجود نیست.
۵) فرضیات مبتنی بر اطلاعات نادرست
رایجترین مثال برای این بهانه، ادعایی است که میگوید گنو/لینوکس فاقد راهی آسان برای نصب نرمافزارهای جدید است. در عوض مدّعی هستند که شما باید همه نرمافزارهایتان را از کد مبدأ کامپایل کنید. این بهانه وقتی جذاب میشود که همان افرادی که بهانه را ساختهاند مشکلی با نصب نرم افزار در گوشی تلفنشان که همان تجربهی موجود در گنو/لینوکس را برای نصب نرمافزار ارائه میدهد، ندارند.
۶) فرضیات مبتنی بر اطلاعات قدیمی
عمده دلایلی که از استفاده گنو/لینوکس توسط کاربران جلوگیری میکنند، مبتنی بر اطلاعاتی هستند که زمانی درست بودهاند، ولی سالها است که غلط هستند.
نمونههایی از این دلایل عبارتند از: شما باید هر چیزی را از طریق خط فرمان اجرا کنید، نصب آن دشوار است و پشتیبانیای در کار نیست. تمامی این دلایل بیش از یک دهه است که دیگر درست نیستند.
۷) کمبود ابزارهای انحصاری
برای سالها تازه واردان میگفتند چیزی که گنو/لینوکس واقعاً نیاز دارد، ابزارهای انحصاری استاندارد است، که بیشتر اوقات منظورشان فوتوشاپ بود. باید توجه داشته باشیم که برای بسیار از افراد، نکته اصلی در نرمافزارهای آزاد استفاده نکردن از ابزارهای انحصاری است. البته مقصّر، تولیدکنندگان نرمافزاری هستند. این تولیدگنندگان همچنان به دنبال یافتن فهمیدن روش پول درآوردن از طریق فروش نرمافزار هستند و پس از تلاشهایی مانند فریممیکر ادوبی در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند.
به هر حال ده سال پیش، فروشگاههای نرمافزاری آزاد به خاطر راحتی کاربران، ابزارهای انحصاری را هم میپذیرفتند. اما به خاطر نداشتن پشتیبانی، شروع به ایجاد نرمافزارهای جایگزین کردند. برای مثال امروزه دیگر کسی وجود ندارد که با وجود لیبرهآفیس، خود را برای استفاده از فریممیکر به دردسر بیندازد. در بسیاری از موارد اگر هنوز اندک شانسی برای نرمافزارهای انحصاری روی گنو/لینوکس وجود داشته باشد نیز، احتمالاً در چند سال آینده توسّط نرمافزارهای آزاد جایگزین گرفته خواهد شد.
مغالطههای بیپایان
روشی که افراد در استفاده از این بهانهها دارند مرا به یاد استدلالهای خلقتگرایان دربارهی پیدا نشدن فسیلهای حلقهی مفقوده میاندازد. تکاملگرایان اغلب به فرمهای انتقالی اشاره میکنند، در ادامه خلقتگرایان از آنها درخواست فرمهای انتقالی بین آن فرمهای انتقالی را میکنند تا جایی که طرف مقابل از این بحث فرسایشی خسته شده و به آن پایان دهد. آنگاه خلقتگرایان اعلام پیروزی میکنند.
به طریق مشابه، طرفدارن نرمافزار آزاد میتوانند شواهدی را علیه این بهانهها ارائه کنند. در واکنش به این شواهد، بهانهسازان به جای عقبنشینی از موضعشان، همان ایراد را به گروه دیگری از نرمافزارها اعمال میکنند. تا زمانی که دیگر طرفداران نرمافزار آزاد بحث با چنین کسی را بیفایده ببینند. آن موقع است که بهانهسازان ادّعای پیروزی میکنند و متقاعد میشوند که اجتناب آنها از گنو/لینوکس کاملاُ توجیه شده است.
البته این بهانهها در مورد انتظارات معقول نیستند، حتا در مورد گنو/لینوکس و نرمافزار آزاد هم نیستند. جز در موارد معدودی که کاستیهایی وجود دارد، این بهانهها فقط توجیههایی برای درست نشان دادن خود هستند. شک دارم چیزی که بهانهسازان بیان میکنند، واقعاً آرزویی برای جلوگیری از آزار دیدنشان توسّط آزادی نرمافزار و راحت گذاشتنشان برای انجام رایانششان به روشهایی که همیشه انجامش میدادهاند باشد.