چگونه فیس‌بوک در حال کشتن مفهوم وب باز است؟

راه استفاده از اینترنت آن‌طور که می‌شناختیم، در حال تغییر است. ظهور شبکه‌های اجتماعی و نرم‌افزارهایی که باعث می‌شوند، مردم مدت‌های زیادی از وقت خود را در آنان صرف کنند.

این موضوع برای وب‌باز بسیار هزینه‌ساز است. هر یک از شما به طرق مختلفی وارد این سایت شده‌اید؛ مستقیماً آدرس سلام دنیا را در نوار آدرس تایپ کرده‌اید و به این سایت هدایت‌شده‌اید. یا در اینترنت جستجو کرده‌اید و به این صفحه هدایت‌شده‌اید و یا اینکه، به احنمال زیاد با دنبال کردن لینکی در شبکه‌ای اجتماعی وارد این صفحه شده‌اید. حال بیابیم به این موضوع بپردازیم که شبکه‌های اجتماعی چه اثری بر بازدید وب‌سایتها و وب‌باز داشته است.

شبکه‌های اجتماعی چه قدر محبوب هستند؟

شبکه‌ی اجتماعی فیس‌بوک بیش از ۱٫۴ میلیارد کاربر ماهانه، در سراسر دنیا دارد. بر اساس گزارش Digital Marketing Ramblings، این به این معنا است که ۷۲% از بالغین که به اینترنت دسترسی دارند حداقل یک‌بار در ماه به این سایت سر می‌زنند. ۹۳۶ میلیون یا حدود ۶۵% از کاربران بالغ اینترنت به‌صورت روزانه و به‌طور منظم به فیس‌بوک دسترسی دارند! این وب‌سایت دومین وب‌سایت پربازدید در جهان و درست پشت سر گوگل است. این اعداد و ارقام واقعاً ارقام قابل‌توجهی هستند. آمار بازدید از فیس‌بوک درگوشی‌ها نیز بسیار بالا است و فیس‌بوک در موبایل‌ها نیز بسیار تأثیر گزار است. بیش از یک ممیز دودهم میلیون نفر به‌صورت ماهیانه از App فیس‌بوک استفاده می‌کنند. ۳ / ۲ از آنان نیز به‌صورت روزانه به این App دسترسی دارند. ۵۸۱٬۰۰۰٬۰۰۰ یا حدود سی درصد از کل کاربران فیس‌بوک نیز فقط از طریق موبایل به فیس‌بوک متصل هستند.

یعنی تنها راه ارتباطی آنان برای برقراری ارتباط با فیس‌بوک فقط گوشی همراه است. یعنی این کاربران با لپ‌تاپ و یا کامپیوتر رومیزی خود به فیس‌بوک متصل نیستند. معمولاً اکثر این افراد کاربر وب یا اینترنت نیستند و فقط فیس‌بوک را می‌شناسند در برخی نظرسنجی‌ها مشخص‌شده است که برخی کاربران اتصال به اینترنت را با استفاده از فیس‌بوک دو چیز جداگانه می‌دانند گویی فیس‌بوک شبکه‌ای است جدای از اینترنت.

دیگر شبکه‌های اجتماعی حتی نتوانسته‌اند به این ارقام نزدیک شوند! مثلاً توییتر که معمولاً بسیار به آن علاقه داریم تنها ۳۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ کاربر دارد. حتی جالب‌تر از آمار مقدار کاربران در حال استفاده از فیس‌بوک، مدت‌زمانی است که افراد در این شبکه اجتماعی صرف می‌کنند. گزارشی توسط eMarketer منتشر شد؛ که نشان می‌داد کاربران چه مقدار از وقت خود را در فیس‌بوک سپری می‌کنند. هر کاربر فیس‌بوک به‌طور متوسط حدود ۴۲ دقیقه را در روزبه وقت‌گذرانی در فیس‌بوک سپری می‌کند. اما به‌طور متوسط هر کاربر توییتر فقط زیر ۱۷ دقیقه از روز را در توییتر سپری می‌کند. همچنین تصور نمی‌کنم که کاربران حتی مدت‌زمانی نزدیک به این بازه زمانی را در گوگل سپری کرده باشند.

به هر شکلی که به ای موضوع نگاه کنیم، کاربران فیس‌بوک مدت‌زمانی زیادی را پای فیس‌بوک سپری می‌کنند.

ظهور ارجاعات اجتماعی

از ابتدای ظهور اینترنت باز، موتورهای جستجو نقش پررنگی را در افزایش ترافیک و نرخ بازدید کاربران از سایت‌ها داشتند. اکثر مدیران سایت‌ها و طراحان و مشاوران فنی اکثر وقت خود را برای بهینه‌سازی وب‌سایت برای این موتورهای جستجو سپری می‌کردند. اما امروزه این موضوع کاملاً تغییر کرده است. بر اساس گزارش Shareaholic، درصد وب‌سایت‌هایی که به‌واسطه شبکه‌های اجتماعی مورد بازدید قرار می‌گرفتند از مقدار ۱۱% در سال ۲۰۱۱ به مقدار ۳۰٪ درسال جاری افزایش داشته است که در همین زمان ترافیک سایت‌ها به‌واسطه جستجوی اینترنت از ۴۰٪ یه زیر ۳۰ درصد کاهش‌یافته است.

بزرگ‌ترین تغییرات توسط فیس‌بوک رخ‌داده است. در سال ۲۰۱۱ فیس‌بوک مسئول شش ممیز پنجاه‌وسه صدم درصد، از ارجاعات اینترنتی بود. سال بعد این رقم به بیست‌وچهار ممیز شصت‌وسه صدم درصد، از آن رسید؛ درست حدود ۴ / ۱ از مراجعات اینترنتی در کل دنیا. به این دلیل است که می‌گویم وب‌باز، دیگر آن‌طور که در سابق اهمیت داشت اهمیت ندارد.

فیس‌بوک و مطالب نهفته در آن (درون ساز شده)

گوگل، در اکثر مواقع راهنمای خوبی برای دسترسی به اطلاعات در دیگر سایت‌ها است. اما فیس‌بوک قصد چنین کاری را ندارد. این شبکه برای افزایش مقدار زمانی که هر کاربر درون آن سپری می‌کنند، کاربران را تشویق می‌کند که از مطالب به صورت درونی‌شده (بیلت‌این) استفاده کنند تا کاربران مدت‌زمان بیشتری در آن صرف کنند. سپری شدن مدت‌زمان بیشتر مساوی است با تبلیغات و کسب درآمد بیشتر.

همان‌طور که ما در وب‌سایت خود مکن است نظرات مختلفی درباره این موضوع داشته باشیم که این موضوع بد است یا خوب. شما هم ممکن است این نکته را بد یا خوب ارزیابی کنید اما این نکته بسیار بدیهی است که با سپری شدن زمان افراد در فیس‌بوک دیگر آنان نمی‌توانند به دیگر وب‌سایت‌های وب‌باز دسترسی داشته باشند و اینترنت روزبه‌روز بسته‌تر خواهد شد.

محیطی بسته

چیزی که اغلب مردم در مورد گوگل و اینترنت در دهه گذشته داشتند مدت‌هاست که  کاملاً تغییر کرده است. نه تنها  زمان افرادی که منحصراً از شبکه اجتماعی استفاده می‌کنند، بلکه ناشران و تولیدگران محتوا نیز دنبال‌رو راهی هستند که کاربران پیروی می‌کنند.

فیس‌بوک تنها شبکه اجتماعی نیست که با همکاری با ناشران، کاربران را از مفهوم وب‌باز، بازمی‌دارد. Snapchat در سال گذشته،  برنامه‌های را با یازده ناشر مانند National Geographic, Vice, و Daily Mail داشته است. بااین‌حال این برنامه‌ها برای آنان، بسیار موفقیت‌آمیز بوده است. مثلاً مطالب Discover بین ۵۰۰٬۰۰۰ تا ۱٬۰۰۰٬۰۰۰ بار دیده‌شده‌اند. این موضوع نظر ناشران را بسیار به خود جلب کرده است زیرا با این کار توانسته‌اند در آمد بیشتری از تبلیغات داشته باشند. آنها به‌طور متوسط از هر تصویر تبلیغاتی ۱۰ سنت درآمد دارند یا حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار درآمد در هرروز از تبلیغات کسب می‌کنند.

مادامی‌که ناشرانی مانند شرکای Snapchat از این موضوع خوشحال‌اند، ما به  طور روزافزونی شاهد آن خواهیم بود که اکثر ناشران به‌جای توجه به انتشار مطالب در فضای وب‌باز، آن را در شبکه‌های اجتماعی منتشر خواهند کرد.

سایت زرد و شایعه‌پراکنی مانند Shade Room، با بهره‌گیری از بستر شبکه‌های مجازی مانند اینستاگرام توانسته است؛ کاربران زیادی را برای خود دست‌وپا کند و درآمد خوبی را نیز از این راه درآورد. امروزه شبکه‌های اجتماعی قصد دارند تا محتوای سایت‌ها را به محیط بسته‌ی خود محدود کنند مانند آنچه Shade Room انجام داده است. این موضوع باعث می‌پوشد که دیگر کاربران به وب‌سایت‌هایی که خارج از شبکه اجتماعی مطالبی دارند، متصل نشوند.

این روند بسیار روشن است، آن وبی که ما می‌شناختیم کاملاً مرده است. ارجاعات از طرف گوگل در حال مرگ هستند، این موضوع فقط بر روی ترافیک سایت‌ها و وبلاگ‌ها اثر نمی‌گزارد بلکه باعث می‌شود ناشران بیشتر از گذشته به انتشار مطالب درروی فیس‌بوک و شبکه‌های اجتماعی روی بیاورند و وب‌باز را قربانی کنند. وب‌باز یعنی دسترسی به اطلاعات اکثر وب‌سایت‌ها در سراسر جهان! اما شبکه‌ای اجتماعی آن را فقط محدود به خودشان می‌کنند. امروزه فیس‌بوک قصد دارد تا AOL دهه ۹۰ باشد کاری که AOL در آن موفق نبود، ولی متأسفانه فیس‌بوک در حال جایگزینی است.